وای به حال من اخرم منو تنها گذاشت...!

 


وای به حال من ، وای به حال من ، آخرم من رو تنها گذاشت ، 

موقع رفتن یکم دلهره داشت ، نه به خاطر جدایی ، 

از این میترسید ، نکنه دیر برسه پیش یار جدیدش ، 

آخرم تیرش رو توی چشمای من هدف گرفت ، 

آخرم زهرش توی رگ های من جریان گرفت ، 

آخرم خوارش رو تو دستهای من فرو می کرد ، 

آخرم داغش رو روی دل من گذاشت و رفت 

، آخرم حسرت یه روز خوش رو تو زندگیم گذاشت و رفت 
 




آخرم با غریبه دیدمش البته نه واسه اون ، 

واسه من غریبه بود ، واسه اون یار تازه بود ، 

از وقتی رفتی همه بهم میگن چته چرا همش کنج خونه ای 

، چرا مثل این دیونه ها سر در گم ای نکنه معتاد شدی ، 

اونها از حال و روزم بی خبر اند ، 

نمیدونند که تو رفتی من اینجا در به درم همه میگن این تو رو گذاشت و رفت 
 




همه میگن خودمون دیدمش با چشمامون 

همه میگن تو و اون 

همه میگن دیدنت با خود اون 

اونها چرت و پرت میگن بذار بگن 

مهم اینه که من تو رو . . . خب من هم دیدم تو رو باخودم 
 

 

 



به همه دروغ میگم به چشمهام دروغ میگم ، 

به دلم دروغ میگم ، 

به نفس هام که عطر تو باهاش خو گرفته بود دروغ میگم 

، من دارم به خودم هم دروغ میگم ، 

به گلهای باغچمون 

، گنجشک رو درختمون 





راستی درخت یادت میاد، 

یادگاری نوشتی تا آخر عمرت باهامی 

، یادت میاد 





وقتی رفت یه یادگار برام گذاشت ، 

عکس جدیدش بود اما توعکس تنها نبود 

اون با رقیب نشسته بود 

راستش میخواستم عکستون رو از وسط نصف بکنم 

خیلی سخت بودش ، 

آخه دست درست تو دستهاش بود 

اگه میخواستم ببرم دست تو هم باهاش میرفت ، 

راستش میخواستم عکستون رو از وسط نصف بکنم 

اما گفتم نکنه بفهمی ناراحت بشی 





دستم بشکنه یه وقت من از این کارها بکنم 

قابش کردم روی تاقچه گذاشتمش 

هرکی بهم میگفت اون یکی کیه ، میگفتم ، 

چی میگفتم حرفی نداشتم بزنم ، 

کاشک کور میشدم اون نامه رو نمی دیدم ، 

اون نامه ای که اون واست نوشته بود ، 

نه یکبار 

صدبارخوندمش 

یه وقت بهت برنخوره 

اما باید بگم 

حرف دله فکر میکنم تو صحبت هاش یکم دروغ نوشته بود 
 




فکر نکنی بدبین ام ها ، 

فکر نکنی از حسودیمه 

راستش رو بگم 

از حسودیمه 

بگذریم 

بگذریم 

چیه تعجب میکنی 

آخه تو این متن دیگه نفرینت نمیکنم 

آخه من دوست دارم 




میدونم کار بدیه 

میدونم حرف چرتیه ، 

اما اگه یه روز دیگه هفت ماه دیگه ، 

یه سال دیگه ، 

اصلا هر چند وقت دیگه 

زبونم لال بشه 

گوش شیطون کربشه 

یارتون گذاشت و رفت ، 

من هنوز منتظرم 




فکر نکنی کینه دارم ، 

خیال نکن ازت بدم میاد 

نه من هنوز منتظرم ، 

من اصلا اون موقعه که رفته بودی 

نامه ای ندیدم 

نامه ای نخوندم ، 

عکسی که بهم داده بودی چه قشنگ بود 

من تو عکس به جز تو و اون روی ماه قشنگ که کسی رو ندیدم 




اصلا چرا وای به حال من 

اصلا چرا وای به حال من ، 

من که میدونم اون یه روز ی از همین روزها بر میگرده میاد پیشم 

اما که اینجا نیست درست 

اما یادش که باهامه ، 

همون یادشه که رفیق غصه ها و بی کسی هامه ، همون یادشه که مونس بدبختی ها و آوارگی هامه ، ولی باز من به همین هم راضی ام